یه روز بدددد
سلام دوستای گلم امیدوارم حالتون خوب باشه و در کل خوش بگذرونید...انشـــــــــــــــــــاالله حال دیروز من فوق العاده بــــــــــــــــــدبود صبح تا 10:30 خوابیدم بعدش که بیدارشدم همینطوری رو تخت ولو موندم.....وای خـــــــــــــدایه نیم ساعتی با لپ تاب ور رفتم دیدم نه اصلا حوصله ندارم... باز دوباره خوابیدم از دو تا 6......از همسری پرسیدم غذا خوردی یا بپزونم...گفت نه چیزی نخوردم....پاشدم با بی حالی غذا اماده کردماز شب قبلش تا همون روز غروب هیچی نخوردم حتی یه لیوان اب...نمیدونم چون با شوشو یکم بحثمون شده بود سر تماس مادرش یا اثر قرصا بود(کلومیفن...لتروزول)شایدم هر دو.....خلاصه همسری اومد حالمو دید گفت یه لقمه بخوریم ببرمت دکتر.....
نویسنده :
الــنـــازجوون
16:29